زبانحال امام صادق علیهالسلام قبل از شهادت
آتـش گـرفـتـه بــارِ دگــر آشــیــانــه ات چون شعله ها گرفـتـه ام امشب بهانه ات هر گوشه ای که می نگرم خاطراتِ توست اینجا پُر است گوشه به گوشه نشانه ات دیـوار و دود و آتش و لبخـندهای شوم حالا شده ست خانۀ من روضه خانه ات امشب که کودکان زِ پِی ام گریه می کنند اُفــتــاده ام بـه یــادِ تــو و نــازدانــه ات یک سـو تویی و عمه ام و گریه های او یک سو کـسی که باز زنـد تـازیـانه ات آخـر جـدا شـد از کـفِ تـو دامـنِ عـلـی ای وایِ من شکسته مگر دست و شانه ات |